۱۲ قانون روانشناسی که باید در طراحی تجربه کاربری UX بدانید! مشاوره اسفهلان
در این حالت میتوانیم نتیجه بگیریم که اصول گشتالت به خوبی در طراحی این سایت رعایت نشده است. اصول گشتالت به موارد متعددی از جمله مجاورت، تشابه، پیوستگی، بسته شدن، تقارن و طبقه بندی اشاره دارد. با در نظر گرفتن این موارد میتوانید یک طراحی هوشمند و هدفمند ارائه دهید. پیشبینی رفتار کاربران بر اساس الگوهای ذهنی و انتظارات آنها کمک میکند که طراحان بتوانند مسیری ساده و کارآمد برای تعامل کاربران با سیستم ایجاد کنند. قوانین گشتالت مجموعهای از اصول درک بصری هستند که به طراحان کمک میکنند عناصر را به گونهای سازماندهی کنند که کاربران آنها را به عنوان یک کل یا الگوی مشخص مشاهده کنند.
وقتی از آنها خواسته شد سن را حدس بزنند، به چهره و سایر ویژگی های جسمی نگاه کردند. با این حال، هنگامی که از آنها خواسته شد تا شرایط مادی شخصیت ها را حدس بزنند، آنها به لباس، کفش، اکسسوری ها و غیره نگاه کردند. المان هایی که شباهت ظاهری بیشتری نسبت به هم دارند، مرتبط به نظر می رسند.
۱. شناخت الگوهای ذهنی کاربران
فهرست مطالب
پس میتوانید به بهترین نتیجه استفاده از آنها دست پیدا کرده و یک تعامل مثبت و سازنده با کاربر داشته باشید. کاربران تمایل دارند که بهطور مرتب از برخی الگوها و رفتارها استفاده کنند و به عادتهای خاصی وابسته شوند. تناوب و سازگاری در طراحی به ایجاد این عادات کمک میکند و کاربران به راحتی میتوانند به تجربهای آشنا بازگردند. بروز خطا، تجربهی منفی برای کاربر ایجاد میکند، بنابراین به عنوان یک طراح باید وقوع خطاها را به حداقل برسانید و راهحلهای موثری برای بازیابی آنها ارائه دهید. مثلا، گزینههای لغو و تایید به کاربران کمک میکند تا از اشتباهات و خطاهای احتمالی جلوگیری کنند یا در صورت وقوع، آنها را اصلاح کنند. در این اصل از اصول گشتالت در طراحی UI، مشابه اصل مجاورت عناصری که در یک منطقه قرار میگیرند به صورت یک گروه دیده میشوند.
این راهنمای جاظمع از رهام تیم به شما نشان میدهد که چطور روانشناسی میتواند به طراحی رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX) کمک کند و ارتباط میان این دو را روشن میسازد. مثل بسیاری از اصول روانشناختی دیگر، استفاده صحیح از اصول گشتالت در طراحی UI میتواند طراحی و در حالت کلی تجربه کاربری محصول شما را بهبود بدهد. درک نحوه عملکرد مغز انسان و استفاده از این ساختار عملکردی، محصول ما را به آنچه در ذهن افراد است نزدیک میکند و با ایجاد یک تعامل یکپارچه باعث میشود کاربر در محصول احساس راحتی کند. روانشناسی در طراحی UI به معنی درک ذهن انسان و بهره بردن از این درک برای بهبود رابط کاربری است.
۱۴. بهرهگیری از آیکونها و نمادهای آشنا
به همان میزان که کیفیت و کارایی یک نرم افزار از اهمیت بالایی برخوردار است در نظر داشتن اصول روانشناسی و نیز تجربه کاربری در ساختن مشتریانی وفادار نقش بسیار پررنگی دارد. شاید تا به حال شما نیز این موضوع را تجربه کرده باشید که بنا به دلایلی نظیر عدم رعایت تجربه کاربری در یک نرم افزار از آن رضایت نداشته و آن را ترک کرده باشید. از این رو برای کار با یک برنامه موبایل، روانشناسی در تجربه کاربر بسیار حائز اهمیت می باشد. استفاده از الگوهای ذهنی و توقعات کاربران در طراحی UI و UX میتواند تجربهای آشنا، راحت و کارآمد برای کاربران فراهم کند. تئوری رنگها و روانشناسی رنگها نقش مهمی در طراحی UI و UX دارد و میتواند بر احساسات و رفتار کاربران تاثیرگذار باشد. انتخاب درست رنگها، کنتراست مناسب و در نظر گرفتن تاثیرات فرهنگی باعث میشود که تجربه کاربری بهتر و تعاملات مؤثرتری ایجاد شود.
اصل ناحیه مشترک میتواند بسیاری از عناصر مختلف را در کنار هم و در گروههای بزرگتر، متحد نگه دارد. با استفاده از خط، رنگ، شکل و سایه میتوانیم به نواحی مشترک در طرح برسیم. ویژگی های پیچیده را تنها زمانی به کاربر نشان دهید که او میتواند آنها را پیش بینی کند. وقتی یک تجربه کاربری طراحی میکنید، انواع مختلفی از کاربران با سطوح دانش مختلف باید مورد توجه شما قرار گیرند. بر اساس روانشناسی UI و UX، ارائه یک بازخورد صحیح و سریع در روند آگاه نگه داشتن کاربران از اهمیت بالایی برخوردار است.
سلسله مراتب بصری
بنابراین روانشناسی نقش بسیار مهمی در تجربه کاربر برای کار با یک برنامه و سرویس داره. طراحان برنامه باید در طراحی به این نکته توجه داشته باشند که برای رسیدن کاربر به هدفش ساده ترین راه رو ارائه بدن. هرچند که موضوع صحبت ما طراحی رابط کاربری و به طور کلی طراحی محصول است، اما با توجه به این مقاله میتوانیم اهمیت توجه به اصول روانشناختی در طراحی را دریابیم. اصول گشتالت یکی از چندین اصل روانشناختی هستند که میتوانند به ما در طراحی محصولی کاربرپسند کمک کنند.
هر کسی که طی ۵ سال گذشته از فیسبوک استفاده کرده باشد، میداند که تغییر چندانی نکرده است. فیسبوک یک شرکت بزرگ با ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار است، بنابراین انتظار میرود که طی ۳ سال تغییر زیادی کند. برای نمونه در اکثر مواقع، برای شروع برنامه از یک نمایشگر خالی و ساده استفاده می شود که در آن از کاربر خواسته شده که با کلیک بر روی دکمه یا نمایشگر، برنامه را شروع کنند. با کلیک، برنامه باز می گردد و در واقع در این بخش کاربر به هیچ عنوان دچار سردرگمی نشده و حتی نیازی به فکر کردن نیز نخواهد داشت. این قانون به عوامل مختلفی مانند اندازه پیوندهای تعاملی، دکمههای لمسی، اولویتبندی و همچنین فضاسازی اشاره دارد تا همه المانها به بهترین نحو ممکن در دسترس قرار داشته باشند.
به عنوان مثال در اپلیکیشن سفارش غذایی که تصویر آن را مشاهده می کنید، کاربر می تواند رستوران ها را بر اساس نوع غذائی که ارائه می دهند، ناهار، شام، صبحانه و غیره انتخاب کند. بنابراین کسی که به دنبال صبحانه است تنها در رستوران هایی جستجو خواهد کرد که صبحانه برای سفارش موجود دارند. شناخت این اصول به طراحان در جلوگیری از طراحی UI های ناشناس برای کاربران، کمک کند. اگر طراحان در برابر این تله های ذهنی هشیار بوده و هوشمندانه از اصول گشتالت استفاده کنند، کاربران می توانند استفاده از رابط کاربری محصول را به سرعت و با کمترین خطا، بیاموزند.
مقدمه روانشناسی در طراحی UI و UX
بعد از فیلتر کردن اطلاعات و معنا بخشیدن به آنها، مرحله بعدی تعامل کاربر اقدام کردن در یک بازه زمانی مشخص است. در این قسمت پیشنهاداتی بر اساس روانشناسی طراحی را خواهیم دید که به شما کمک میکنند تا بتوانید به این مهم دست یابید. قانون وبر همراه با تمایل طبیعی ما برای تغییر کردن، نشان میدهد که بهترین راه، استفاده مگ سئو از ظرافت در طراحی مجدد است. وب سایت خود را طوری طراحی مجدد کنید که کاربران حتی نتوانند این طراحی مجدد را احساس کنند.
تئوری رنگها شاخهای از روانشناسی و طراحی است که به بررسی تاثیرات رنگها بر روی ادراک و احساسات میپردازد. این تئوری به ما کمک میکند تا با توجه به ویژگیهای هر رنگ، انتخاب مناسبتری برای طراحیهای مختلف داشته باشیم. سئو مگ در تئوری رنگها، رنگها به سه دسته اصلی، فرعی و ترکیبی تقسیم میشوند و هر کدام میتوانند تاثیرات متفاوتی بر کاربران بگذارند. قانون هیک بیان میکند که زمان لازم برای تصمیمگیری افراد با افزایش تعداد گزینهها، بیشتر میشود. این قانون به طراحان توصیه میکند که از شلوغی و ارائه گزینههای متعدد اجتناب کنند و مسیرهایی ساده و مستقیم برای کاربران ایجاد کنند.
برای کمک به کاربران در درک بهتر رابط کاربری، ارائه راهنماها و پیامهای راهنما میتواند مفید باشد. این راهنماها میتوانند به کاربران کمک کنند که سریعتر با سیستم آشنا شوند. هر کاربر ممکن است الگوهای ذهنی متفاوتی داشته باشد و انتظار داشته باشد که سیستمها به روشی خاص عمل کنند. انعطافپذیری و تطبیقپذیری در طراحی میتواند به بهبود تجربه کاربری کمک کند.
انسان اصولا میتواند اشیا را حتی زمانی که قسمتهایی از آنها گم شده است، تشخیص دهد. مغز، آنچه را که میبینیم با الگوهای آشنای ذخیره شده در حافظه ما مطابقت میدهد و شکافها را بی آنکه ما متوجه شویم، پر میکند. در اصل بیشتر کاربران به جای نوع فونت، به اندازهی فونت اهمیت بیشتری میدهند. در واقع تحقیقات نشان داده است که افراد میخواهند سبک و نوع یک چیز، بزرگتر و ساده تر باشد. در تصویر زیر نیز می توانید یک مثال از قانون هیکس در تجربه کاربری را مشاهده نمایید.
به خصوص وقتی به منوهای پیمایش فکر میکنیم، مهم است که به این فکر کنیم که چه اطلاعاتی را میخواهیم به خاطر بسپاریم و چه چیزی باید قابل مشاهده باشد. هیچکس نمیخواهد در میان ۱۰ گزینه انتخابی برای آنچه میخواهد، سرگردان باشد. این مطالعه ثابت میکند که طرز کار حافظه انسانها ادر رابطه با اطلاعات آنقدرها که برخی فکر میکنند عالی نیست. توجه انتخابی فرآیند تمرکز بر یک شی خاص در محیط خود برای مدت زمان معینی است. از آنجایی که توجه یک منبع محدود است، توجه انتخابی به ما امکان میدهد تا جزئیات بیاهمیت را تنظیم کنیم و روی آنچه مهم است تمرکز کنیم.
۲. ناوبری واضح و ساده
در حالی که کاربرد کلی قانون هیک در روانشناسی در طراحی نشان میدهد که محرکهای کمتر منجر به تصمیمگیری سریعتر میشود، توجه به استثنائات مهم است. برای مثال، اگر کاربران قبل از مواجهه با محرکها قبلاً تصمیمی گرفته باشند، زمان واکنش آنها ممکن است سریعتر باشد. بنابراین، طراحان باید برای بهینهسازی کاربرد قانون Hick در موقعیتهای خاص، زمینه و رفتار کاربر را در نظر بگیرند.
طرح ها توصیف کننده یک الگو از تفکرات هستند که بیانگر دسته های اطلاعاتی و روابط بین آن ها می باشد. از دلایل استفاده از الگوهای طراحی چیزهایی است که بایستی به صورت دیفالت برای آن ها برنامه ریزی مناسبی داشت تا کاربران به کمک یافته های قبلی خود قادر به آموختن راحت و سریع چیزهای جدید باشند. اثر تایید اجتماعی به کاربران کمک میکند که به تصمیمات دیگران اعتماد کنند و خودشان نیز تحت تأثیر آنها قرار بگیرند. برای مثال، دیدن تعداد زیادی از کاربران که از یک محصول استفاده کردهاند، باعث میشود که اعتماد کاربران افزایش یابد. این ۵ مطالعه روانشناسی در طراحی UX بارها و بارها در فرآیند تحقیق و طراحی UX خود را نشان دادهاند.
محصولاتی که عادت سازی میکنند اطلاعاتی درباره رفتار کاربر و مشخصاتش جمع آوری میکنند تا بتوانند تجربه ای برای اساس آن بسازند که شامل حلقه محرک، عمل، جایزه و سرمایه گذاری میشود. اگر اطلاعات شما مبهم یا ناقص باشد یا کاربری از تصمیم خود مطمئن نباشد، نظر دیگران را خواهد پذیرفت. هرچه تعداد افرادی که چیزی را پیشنهاد دادهاند بیشتر شود، این تایید اجتماعی هم بیشتر خواهد شد.
به عبارتی تا زمانی که کلیت یک شیء پابرجاست، ذهن فارغ از هر تغییر جزئی میتواند آن را به کمک الگوها تشخیص دهد. کاربران تجربه خود را با اوجی که دارند و پایانی که تجربه میکنند می سنجند. بعد از انجام کاری، کاربران احساس ناشی از آن اقدام را به خاطر خواهند سپرد. با نکات زیر و با استفاده از روانشناسی طراحی میتوانید تجربه خوبی از این اقدام داشته باشند.
در این راهنمای مختصر، ما پنج اصل را در ملاقات روانشناسی و طراحی تجربه کاربر به اشتراک می گذاریم. روانشناسی، در هر مرحله از فرآیند طراحی تجربه کاربر (UX)، ادغام شده است. برای اینکه واقعاً کار خود را به عنوان طراح UX انجام دهید، باید چند اصل کلیدی مربوط به نحوه تفکر مردم را درک کنید. این به شما کمک می کند تا محصولات و تجربیاتی را طراحی کنید که برای کاربران واقعی شما بهتر عمل می کنند!
در نتیجه بعد از این کنکاش ذهنی، یک نما در تصویر غالبتر و دیدن دیگری سختتر میشود. گشتالت (به معنی فرم یا شکل در زبان آلمانی)، مجموعهای از اصول ادراک بصری است که توسط روانشناسان آلمانی در دهه ۲۰ میلادی ایجاد شد. مفهوم و نظریه گشتالت، مبتنی بر این نظریه است که «یک کل سازمانیافته، از مجموع اجزای خود بزرگتر دیده میشود». یک طراحی زیبا میتواند واکنش های مثبتی را در ذهن مخاطبین در پی داشته باشد و در نتیجه تحمل آنها در برابر خطاهای احتمالی را بالا ببرد.
حال میخواهیم به اصل موضوع یعنی بررسی تاثیرگذارترین مطالعات روانشناسی در طراحی ux بپردازیم. قانون هیک می گوید که وقتی شما گزینه های زیادی را در اختیار کاربر قرار دهید، احتمالا زمان بیشتری را صرف تصمیم گیری کرده و گیج می شود. دانش روانشناسی می تواند به طراح بیاموزد که با حذف مراحل و گزینه های غیر ضروری کاربر را در تصمیم گیری یاری کند. تنها چیزی که نیاز دارید، درک و شناخت بعضی از اصول روانشناسی است تا بتوانید هنگام گرفتنِ تصمیم در فرایند طراحی، بهتر عمل کنید.
این اصل فوق العاده شهودی است، اما توسط تحقیقات نیز اثبات شده است. وقتی افراد باید فکر کنند یا از تلاش استفاده کنند، خسته و بدخلق می شوند. در UX، هر چیزی که کاربران را مجبور به تفکر یا کار کند، هزینه تعامل (Interaction cost) نامیده می شود، که یک اصطلاح خوب است زیرا ما را به یاد آن ایده هزینه و فایده می اندازد.
- یک طراحی زیبا میتواند واکنش های مثبتی را در ذهن مخاطبین در پی داشته باشد و در نتیجه تحمل آنها در برابر خطاهای احتمالی را بالا ببرد.
- قانون هیکس بیان می کنه مقدار زمانی که برای تصمیم گیری یک فرد نیازه بستگی به گزینه های موجود برای تصمیم گیری داره .
- با تمرکز بر نیازها و توقعات کاربران، طراحی بهینهای ایجاد میشود که کاربران را به تعامل و استفاده از سایت ترغیب میکند و در نتیجه باعث موفقیت پروژه میشود.
- طبق این اصل، عناصر را باید به گونهای بچینید که کاربر ابتدا عناصر مهم، سپس عناصر فرعی را ببیند.
و در همین حین الگوی نگاه مردم را ترسیم کرد.نتایج ترسیم الگوی نگاه افراد در تصویر زیر آمده است. با توجه به اینکه امروزه مردم مورد هجوم انواع اطلاعات هستند، مهم است که بدانیم چگونه توجه آنها جلب می شود؟ و اینکه در یک دوره زمانی محدود کی از محصولی استفاده می کنند. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
عناصری که نزدیک به هم چیده شدهاند بیشتر از عناصری که دورتر از هم قرار گرفتهاند، با هم ارتباط دارند. طبق این اصل، ذهن ما مجموعهای از عناصر نزدیک را به عنوان یک گروه در نظر میگیرد و این گروه را از سایر عناصر و گروهها جدا میکند. همدردی با مخاطب به این معناست که از مدل ذهنی آنها باخبر باشیم و با توجه به آن طراحی کنیم. هر اشتباه یا سوتفاهمی بین محصول و کاربر میتواند منجر به عدم استفاده او یا ادامه دادن فرایند خرید شود. مدل های ذهنی به ما کمک میکنند تا بتوانیم واقعیت را بر اساس ساخت یک ارائه شخصی از دنیای بیرون درک کنیم.
این است که انها چیزهایی هستند که باید به عنوان پیش فرض برنامه ریزی شوند. تا کاربران بتوانند راحت تر و سریعتر چیزهای جدیدی را با استفاده از یافته های قبلی خود یاد بگیرند. شاید تصور کنید استفاده از اصول روانشناسی در طراحی فقط باعث جذابیت رابط کاربری میشود، اما در واقع این اصول تاثیری فراتر از زیبایی دارند. داستانها میتوانند توجه کاربران را جلب کرده و ارتباط عمیقتری برقرار کنند. استفاده از داستانگویی در طراحی UI/UX و در روانشناسی UI/UX میتواند تجربه کاربری را جذابتر کند. مجموعهای از عناصر که شاید در نگاه اول بیمعنی باشند، معمولا در کنار هم یک فرم یا شکل قابل تشخیص را تشکیل میدهند.
استفاده از قانون هیک در طراحی UX:
عادات کاربران در تعامل با رابطهای کاربری میتواند به طراحان کمک کند تا از این عادات به بهترین شکل بهرهمند شوند. ناوبری یکی از مهمترین بخشهای تجربه کاربری است، و کاربران معمولاً از الگوهای خاصی برای پیمایش بین صفحات و بخشها استفاده میکنند. رنگها میتوانند برای هدایت کاربران و راهنمایی در مسیر تعامل با محصول به کار روند. به عنوان مثال، رنگهای زنده و متضاد برای دکمهها و لینکهای اصلی میتواند کاربران را به اقدام تشویق کند.
پاسخگوی سوالات شما هستیم سوال شما توسط کارشناسان پونهمدیا پاسخ داده شده و از طریق ایمیل اطلاع رسانی می شود
علت این دسته بندی تمایل ذاتی انسان برای گروه بندی اشیاء اطراف می باشد. منظور از حافظه درونی یا ذاتی در واقع سختی همراه با موضوع مورد نظر می باشد. از این به بعد سعی میکنیم بیشتر در مورد طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری نوشته هایی رو منتشر کنیم چون اهمیت خیلی زیادی دارن . اگه شماهم در این زمینه تجربه ای دارید حتما با ما به اشتراک بزارید ، قطعا برای هممون مفید هستش.
قانون فیتس بیان میکند که زمان لازم برای حرکت به سمت یک هدف به اندازه و فاصله آن بستگی دارد. این قانون در طراحی دکمهها و لینکها کاربرد دارد و به طراحان کمک میکند تا دسترسی به دکمههای مهم را آسانتر کنند. این می تواند جواب این سوال باشد که چرا دکمه های یک نرم افزار با هم باید متفاوت باشند است. تجربه کاربری موبایل ثابت کرد که باید بین یک دکمه که کاری ساده را انجام میدهد با دکمه ای که یک کار مهم را در برنامه انجام می دهد تفاوت های چشمگیری باشد.
۶. استفاده استراتژیک از رنگها برای هدایت کاربران
شناخت این تعصبات به شما کمک میکند تا تجربههای طراحی کنید که اثرات منفی آنها را کاهش دهد و کاربران را به تصمیمات بهتر هدایت کند. اولین مرحله از تعامل کاربر با محصول شما، فیلتر کردن اطلاعات پیش روی اووست. چند اصل در روانشناسی طراحی میتوانند در این مرحله به کمک شما بیایند.
بار شناختی
این در حالی است که بیشتر کاربران به موارد اساسی مانند قابلیت استفاده اهمیت میدهند. تحقیقات نشان میدهد که ما تغییرات گسترده در ساختارها و سیستمها را دوست نداریم؛ حتی اگر این تغییرات به نفع ما باشد. شواهد فراوانی نشان میدهد که معمولاً با اعمال تغییرات گسترده و بزرگ در وب سایت، کاربران فوراً اعتراضات خود نسبت به تغییرات را بیان میکنند. در شکل بالا شما می توانید ۷۲ دایره را مشاهده کنید که طبق فاصله ای که از هم داشته دسته بندی شده اند.
قانون هیکس (قانون جذب) محبوب ترین قانون همراه با قانون گشتالت است . قانون هیکس بیان می کند مقدار زمانی که برای تصمیم گیری یک فرد نیاز است بستگی به گزینه های موجود برای تصمیم گیری دارد . زمانی که برای یک تصمیم گیری صرف می شود به صورت لگاریتمی افزایش می یابد. بار شناختی است که به پردازش اطلاعات و ساخت طرح ها و شمایل برنامه اشاره دارد.طرحها یک الگو از تفکرات را توصیف می کند که دسته های اطلاعاتی و روابط بین انها را توصیف می کند.
این قانون بیان می کنه که اشیایی که در نزدیکی همدیگه هستند در یک گروه دسته بندی میشه. با قرار دادن قسمت های مختلف که به هم شبیه هستند در کنار هم مغز انسان به راحتی اونو کشف کرده و از اشیایی که ارتباطی با هم ندارند و پیچیده هستند فاصله بگیرید. این دسته بندی توسط انسان به این دلیل انجام می شه که انسان یک تمایل ذاتی برای دسته بندی اشیاء پیرامونش داره. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که بلافاصله بعد از ورود به صفحه اصلی وب سایت، ندانید که به چه دلیل به آن مراجعه کردهاید و باید بر روی چه علامتی کلیک کنید تا به هدفتان برسید.
مردم فقط بار های محدودی می توانند از نیروی مغزشان استفاده کنند. ما بار شناختی محدودی داریم که به عنوان یک طراح، می توانید با در نظر گرفتن این بار شناختی محدود، استرس کاربران را کاهش دهید. برای انجام این کار، می توانید به یک مفهوم روانشناسی مرتبط به نام “عمل متقابل” تکیه کنید.
این اصول به طراحان امکان میدهند تا چیدمانهای کاربرپسند و راحت برای کاربران ایجاد کنند. قانون Hick (یا قانون هیک-هایمن) یکی از مطالعات روانشناسی در طراحی UX است که به نام تیم روانشناسی بریتانیایی-آمریکایی ویلیام ادموند هیک و ری هایمن نامگذاری شده است. این زوج در سال ۱۹۵۲ برای بررسی ارتباط بین تعداد محرکهای موجود و زمان واکنش فرد به هر محرک خاص دست به کار شدند. همانطور که انتظار میرود، هرچه گزینههای بیشتری برای انتخاب وجود داشته باشد، کاربر زمان بیشتری را برای تصمیمگیری در مورد تعامل با آنها صرف میکند. کاربرانی که بمباران انتخاب میشوند، باید برای تفسیر و تصمیمگیری وقت بگذارند، کاری که آنها دوست ندارند انجام دهند.
الگوهای ذهنی و توقعات کاربران نقش مهمی در طراحی UI و UX ایفا میکنند، زیرا کاربران بر اساس تجربیات قبلی خود انتظار دارند که عناصر مختلف در یک رابط کاربری به شکل خاصی عمل کنند. استفاده از این الگوها و توقعات به طراحان کمک میکند تا طراحیهایی را ارائه دهند که برای کاربران آشنا و کاربرپسند باشند، و در نتیجه تجربه کاربری بهتری ایجاد شود. منوی همبرگر در برنامه های مویایل به این شکل می باشد که منوهای جابجایی در بین صفحات برنامه در بخش بالایی و یا پایینی صفحه واقع می گردند.
ایجاد فضای سفید در اطراف عناصر یک طرح برای درک بهتر آن، معمولا اولین چیزی است که به ذهن طراح میرسد. با این حال طرحهایی هم وجود دارند که از فضای سفید بین عناصر، برای ساخت و استنباط عنصری استفاده میکنند که در واقع وجود ندارد. مفهوم و اصولی که به طراحان کمک میکند تا طرحهای خاص با فضاهای مکمل ایجاد کنند، با عنوان گشتالت شناخته میشود. همه اینها به خاطر نحوه عملکرد ذهن انسان است؛ عملکردی که پایه و اساس آن در اصول گشتالت جمعآوری شده است.
رابط کاربری و تجربه کاربری هر دو برای تعامل کاربر با محصول شما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. به صورت کلی طراحی رابط و تجربه کاربری، تا حد زیادی تحت تاثیر علم روانشناسی انجام میشود. بر این اساس شما میتوانید یک طراحی فوق العاده کاربرپسند داشته باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره اصول روانشناسی طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری، در بخشهای بعدی با آژانس بلو همراه شوید تا توضیحات کاملی را در اختیار شما قرار دهیم. یکی از مهمترین مواردی که در روند طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری به شما کمک میکنند تا بتوانید یک طراحی هوشمندانه و رضایت بخش داشته باشید، توجه به اصول روانشناسی در طراحی UI و UX است.
در نهایت، اصول روانشناسی در طراحی UI/UX به طراحان کمک میکنند تا رابطهای کاربری کارآمدتر و جذابتر ایجاد کنند و تجربهای راحت و دلپذیر برای کاربران فراهم کنند. در طراحی رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX)، مثل رنگها، فونتها و تصاویر، تأثیر زیادی بر احساسات و برداشت کاربران از برند شما دارد. طراحی عاطفی از این تاثیرات استفاده میکند تا تجربههای به یادماندنی بسازد. طراحی تجربه کاربری UX مناسب، یکی از عوامل مهم در افزایش فروش و موفقیت هر وب سایت و کسب و کاری است. در ادامه دوازده قانون روانشناسی که باید در طراحی تجربه کاربری بدانید را معرفی میکنم. این می تونه جواب این سوال باشه که چرا دکمه های یک نرم افزار با هم باید متفاوت باشند.
همچنین اپلیکیشنهای عمومی که هر جایی ممکن است مورد نیاز باشد نیز در دسترس شما قرار داده شده است. در رابطه با مبحث تجربه کاربری مورد اول و آخر کاربردی تر می باشند. بازخورد به موقع و مؤثر باعث میشود که کاربران بدانند که عملشان پذیرفته شده یا خطایی رخ داده است. ارائه بازخورد به کاربر کمک میکند تا با اطمینان بیشتری از سیستم استفاده کند.
هدف ما از راه اندازی مرجع UI و UX فارسی اینه که بتونیم باهم و کنارهم بیشتر و آسونتر یاد بگیریم و وب ایران رو زیباتر بسازیم. این صفحه پیشنهاد می دهد که شما می توانید یک پلن ماهانه یا سالانه را انتخاب کنید. مهم است زیرا روانشناسان، وجود دو الگوی عملکردی را در مغز ما کشف کرده اند؛ شبکه task positive و شبکه task negative.